شکستم بی صدا...

شکستم بی صدا...

دختری از شهرآفتابم با دلی شکسته ...
شکستم بی صدا...

شکستم بی صدا...

دختری از شهرآفتابم با دلی شکسته ...

نامرد...

...

چون من به آرزوهام دارم میرسم...بیشتر آرزوهام برآورده شده ولی بدون اینکه بخوام منت کسی رو بکشم...

دارم که داشتم شد...

هست را اگر قدر ندانی میشود بود و چه تلخ است هستی که بود شد...

و دارم را اگر قدرندانی میشود داشتم وچه تلخ است دارمی که داشتم شد...

پس هست و دارم را قدر بدان تا حسرتش را نخوری....

درد را از هر طرف نگاه کنی...

درد را از هر طرف نگاه کنی درد است

نامرد را از هر طرف نگاه کنی یه شکله و هیچ شباهتی به سمت دیگرش نداره

هر چیز یه سمت داره ولی درد را از هر طرف بنویسی درد ست...

و من درد رو کشیدم نه روی کاغذ سفید بلکه روی کاغذی از صفحه ی قلبم

درد را از هر طرف بنویسی درد ست...

اشتباه بزرگی است ...

کدامین یک اشتباه بزرگیست؟


اینکه کوچه های سفرم پر از دلتنگی ست...

یا اینکه دیوار ها از غم دوری نگاهت فریاد می کشند

کدامین یک؟

اینکه درختها عاشقانه گریه می کنند...

یا اینکه کسی برایت میخک انتظار و بیقراری هدیه می آورد ؟


یه جمله ی بی معنی از...

عاشق های واقعی

درست مثل انسانهای بزرگ عمل می کنند،وقتی رسیدن به عشقشان

سخت ومسیرش پیچیده می شود

با خود می گویند:

یا سر انجام عشق خود را خواهم یافت یا عشقی دیگر بنا می کنم...